به گزارش مشرق به نقل از پایگاه خبری العهد لبنان، واشنگتن از مدتی پیش طرح خود مبنی بر تجهیز نیروهای امنیت مرزی در مناطق تحت سلطه نیروهای دموکراتیک سوریه را ارائه داد، اما پنتاگون چند روز بعد نیت خود برای تاسیس هر نیروی جدید در سوریه را رد کرد. این تناقض در محافل تصمیمسازی آمریکا به نظر تناقضی ظاهری میرسد که همراه با توافق ضمنی است که تصمیم سازان آمریکا از مدتها پیش در برابر جهان اقدام به آن میکنند. آنها برای به هم زدن برگهها و تنیدن سرنخ های بازی در چارچوب تحقق اهداف مطلوب خود، این رویکرد را دنبال میکنند. به این ترتیب به نظر میرسد تحولات موجود در عرصه سوریه نیز بخشی از این بازی است. اولین تحولی که در این زمینه به نظر میرسد حوادث منطقه عفرین و مواضع رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه در این رابطه است.
یک منبع مطلع در این رابطه به پایگاه خبری العهد گفت: هنگامی که ما از تحولات میدانی در سوریه سخن می گوییم ، باید بدانیم که نمی توان هیچ یک از جزئیات این تحولات را جز در سایه چهارچوبی فراگیر درک کرد. حوادثی که امروز در تمامی جبهههای سوریه به ویژه در بخشهای شمالی این کشور اتفاق می افتد و تجاوز ترکیه در عفرین ضد کردها بعد از موفقیت ارتش سوریه و متحدانش در محور مقاومت و دوستان این کشور در بازپسگیری فرودگاه ابوالضهور و پاکسازی ده ها روستا و هزاران کیلومتر از مساحت این کشور صورن گرفته است. در نتیجه این تحولات، نیروهای مقاومت موفق شدند به شکلی سریع که حتی حامیان پشت پرده گروه های مسلح و تروریستی قادر به همگام سازی خود با این اقدامات نبودند، این گروه ها را به عقب برانند.
منبع مذکور تأکید کرد که تجاوز ترکیه به سوریه بخشی از عربده کشی های اردوغان ضد سوریه است و مواضعی که اردوغان در این رابطه اتخاذ می کند، تنها بخشی از نقش کاربردی است که به وی دیکته شده است.
مطالبی که در رسانه های ترک زبان آمده، تحت عنوان عملیات فریب استراتژیک مطرح شده است. به این صورت که آمریکا در ابتدا نسبت به عملیات ترکیه در ورود زمینی به منطقه عفرین خشمگین شد، اما بعد مشخص شد که هماهنگی کاملی بین دو طرف وجود دارد. این منبع مطلع میافزاید که در حقیقت این دستور عملیاتی آمریکا بود که ترکیه آن را به اجرا گذاشت. به این صورت چهره حوادث بیش از پیش روشن میشود.
منبع مذکور میافزاید که آمریکا قبل از مدتی نه چندان طولانی از انگیزه خود برای ایجاد نیروهای موسوم به گارد مرزبانی برای نظارت بر مرزهای سوریه و عراق خبر داده است. چرا که آنها نمیخواهند محور مقاومت گستره خود را از تهران تا بغداد و دمشق و بیروت و سپس غزه و کرانه باختری امتداد بخشد. به این ترتیب میتوان تحولاتی که در سایه این دیدگاه اتفاق می افتاد را متوجه شد.
این منبع مطلع در ادامه تاکید می کند که اقداماتی که اردوغان در این زمینه انجام داد، یک عربدهکشی سیاسی از یک طرف و جنگ روانی از طرف دیگر نسبت به کردها است. وی همچنین موفق شده است بخشی از اراضی سوریه را بدون این که باعث خشم آمریکا شود، بُرش بزند. به این ترتیب افکار عمومی از توطئه های تجزیه طلبانه طراحی شده توسط آمریکا در شمال شرق و شرق سوریه منحرف خواهد شد.
هرگز نمیتوان مسائل سیاسی را از رویکرد نظامی سازی منطقه جدا کرد. یکی از عوامل آغاز عملیات ترکیه جلوگیری از گسترش و گرایش ارتش سوریه به سمت ادلب بود. این اتفاق بنا به یک علت اساسی رخ داد و آن اینکه حمایت از جبهه النصره از دیدگاه اردوغان امری ضروری به نظر میرسد. منبع مذکور تأکید کرد که اردوغان تصور میکرد که در پی این اقدام ، دولت سوریه مجبور خواهد شد بخشی از نیروهای خود را به سمت عفرین گسیل کند و همین موضوع باعث می شود که اندکی از شدت حملات ارتش سوریه به سمت مناطق باقیمانده در ادلب کاسته شود. البته اگر کسی تصور کند که امکان توقف پیشرویهای ارتش سوریه و انجام ماموریت های آن بر اساس قانون اساسی در بازپس گیری اراضی سوریه وجود داشته باشد، باید در محاسبات خود تجدید نظر کند.
تناقض در مواضع و سیاستهای آمریکا تناقضی ظاهری است که برای تکمیل نقشها به وجود آمده و به دنبال تحقق اهداف استراتژیکی است که آمریکا با استفاده از چماق کردها در سوریه به دنبال اجرای آن است. این چماق گاه برای تهدید استقلال دولت سوریه به کار میرود و گاه از طریق اردوغان برای کشیده شدن بیشتر کردها به سمت روسیه مورد استفاده قرار میگیرد و گاه ضد عراق و ایران به کار گرفته میشود. این چماق معیارهای متفاوتی دارد، اما پایداری دولت سوریه و متحدان و دوستانش سهم عمدهای در صف بندیهای ژئوپلیتک جدید دارد و نتایج جنگ تحمیل شده به این کشور موازنه در مناسبات بین المللی و منطقه ای را بار دیگر ترسیم کرده و رویکرد تک قطبی آمریکا در جهان را از بین میبرد.
این موضوع بر اساس اظهارات منابع مذکور است که تاکید می کند آمریکا دیگر قدرت نظامی و اقتصادی بزرگ در دنیا را در اختیار ندارد و بارها به دنبال به هم زدن برگه ها است تا جلوی راهحلهای احتمالی را بگیرند. هدف این کشور نیز تجزیه منطقه و ادامه موجودیت خود به بهانه مبارزه با تروریسم است. مبارزه با تروریسم بر خلاف ادعاهای این کشوراساسا جزو اولویتهای آمریکا به شمار نمی رود و مبارزات آنها در سطوح بین المللی برای جلوگیری از بازگشت روسیه و چین به موقعیت خود در عرصه بین المللی است.
آمریکا در داخل سوریه همچنان به دنبال جلوگیری از تکامل محور مقاومت و هدف قرار دادن این محور است. منبع مذکور در عین حال تاکید کرد که طرف آمریکایی نقاط ضعف بزرگی دارند که همان عنصر میدانی و انسانی است، به این معنا که آمریکایی ها اعتقاد دارند که هر اندازه قدرت نظامی آنها بالا باشد، اما این کشور نباید نیروهای خود را به شکل مستقیم وارد عرصه مبارزات کند. این همان اتفاقی است که در تجاوز ترکیه به عفرین رخ داده و ترکیه با گروه موسوم به ارتش آزاد سوریه این مبارزه را آغاز کرده و در حد امکان به دنبال جمعآوری عناصر تکفیری و تروریستی برای تحقق اهداف خود بر آمده است. این همان کاری است که آمریکایی ها با کردها انجام داده اند.
به این ترتیب میتوان گفت نقش اردوغان در این عرصه نقشی کارکردی و به نمایندگی از آمریکا است و او قدرت تصمیمگیری در این عرصه را ندارد. با این وجود، وحدت اراضی سوریه امری غیرقابل مجادله برای ارتش سوریه و متحدان این کشور است.